قاصد مهر(http:// qazan.blog.ir)

دلنوشته، اشعار، متن ناب و تکنالوژی کمپیوتری

قاصد مهر(http:// qazan.blog.ir)

دلنوشته، اشعار، متن ناب و تکنالوژی کمپیوتری

قاصد مهر(http:// qazan.blog.ir)

به نام و یاد خدا!
با عرض سلام و خسته نباشید!
خیلی خوش آمدید به وبلاگم
در این صفحه اینترنتی من قصد دارم بهترین برنامه های اندروید
اشعار ناب، خاطراتو دلنوشته ها و مقالات علمی - مذهبی را با شما شریک کنم

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

درسی از فزیک همیشه حرکت کن!

پنجشنبه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۰، ۱۱:۳۲ ق.ظ

 

عکسی از آرامش

به نام و یاد خدا!

درس جالب ~ مفهوم شرین:
یک روز استاد فزیک ما "آقایی حجت محمدی" تحلیل جالبی نمود استاد داشت موضوع ساحه برقی را تدریس میکرد.
خط کش را بالا برد بعد رها کرد و خط کش به زمین افتاد و ساکن ماند، استاد گفت: بچها هر جسم که پایین سقوط کند انرژی منفی میگرد و هر جسم که انرژی منفی بگیرد ممیرد دیدید این جسم مرده است چرا؟ چون حرکت نمیکند.
این درس استاد دو نکته خیلی مهم داشت:
☆ جسم زنده همیشه حرکت میکند، اگر روزی حرکت نکردی بدان مرده یی....
☆ هر جسم را که پایین بیاوریم انرژی منفی میگرد و دگر میل به حرکت وبالا آمدن نداردپ  پس کوشیش کنیم کسی را با حرکات و اعمال خودپایین نیاوریم شاید برای همیشه بشکند....
آری دنیا اینگونه هست و عالم هستی توابع قوانین فزیک و خالق هستی آن را اینگونه خلق کرده تابع نظم و قانون خاص.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۳۲
Sayed Mahbub Hashimi

مهربانی؟

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۴۰۰، ۱۲:۱۲ ب.ظ

بسم رحمن!

مهربانی واقعا یعنی چه؟ رحمت یعنی چه؟

مهربانی کلمه یی هست که ما بر ضد خشن ضد خشونت ضد پرخاشگری استفاده میکنیم.
در واقع مهر یا مهربانی واژه خیلی انعطاف پذیر است و واژه یی هست که انگار در اذهان و قلوب همه یی ما قرین است و وقت برخورد همراه با مهر را میبینم خیلی ذوق مان میاید و همواره ما احساس نیاز به مهر و محبت را داریم حالا از هر سمت و سو...

خوب چرا اینگونه است؟

جوابش را خیلی ساده میتوانیم بیابیم
همه یی شاید مهربانتر از مادر سراغ نداشته باشیم ولی این درست نیست مادری که فقط واسطه تولد ما بوده اینگونه مهربان هست تصور کنید آنکه ما را خلق کرده چقدر مهربان است بله دوستان عزیز یکی اسم های خداوند رحمان (رحمن) هست اسم که به ما خیلی آرامش میدهد اسم که اعظم تر نسبت به همه اسما هست و تنها اسم خداوند که با الله برابری میکند.

خوب چرا همه یی ما نیاز فطری به مهر و محبت داریم؟
یا اینکه چرا همه یی ما از ابراز محبت و اینکه دیگران با ما برخود مهربانانه کند لذت میبریم؟

علتش را خداوند متعال در سوره رحمن بسیار خوب بیان کرده است.
در آنجا که می فرماید خلق الانسان قبلش الرحمن آورده یعنی اساس خلقت رحمت خداوند هست خداوند متعال ما را به اساس مهربانی اش به واسطه اسم رحمتش خلق کرده و از آنجا که تهداب خلقت ما با رحمت هست اساس هستی ما با مهر هست ما همچنان از مهربانی لذت میبریم  و این مهر و محبت یک قیسم با فطرت ما عجین هست.

پس دوستان عزیز ما همه میدانیم که میزان نزدیکی ما بخدا هیچوقت روزه و نماز ما نیست بلکه میزان نزدیکی ما بخدا هما جلوه اسما خداوند تبارک تعالی به همان اندازه که غفوریم، صبوریم، رحیم هستم، و.... به همان اندازه به خداوند نزدیک هستیم و همه یی این اسما در گرو رحمن هست یک شخص که رحمن نباشد غفور نیست اگر رحمن نباشد کریم نیست و....

دوستان عزیز خوب است که بدانیم ما به اساس رحمت الهی خلق شدیم و در این دنیا هر قدر با عشق و محبت زندگی کنیم به همان اندازه ابدیت آرام خواهیم داشت.

چی زیبا میشود که یاد بگیریم با همه عشق بورزیم و نسبت به همه مهربان باشیم بدون کدام توقوع!

ما نسبت به مه مهربان ولی از کسی توقوع رحمت نداشته چون ما حسابش را میرزیم پای خدا اگر باکسی مهربان بودیم و از او انتظار محبت داشته این یعنی مذدوری....

با احترام سید محبوب هاشمی

نکته: آنچه در فوق نوشتم فقط برداشت خودم بود میتوانید قبول کنید میتوانید نکنید.
امیدوارم درراین زمینه تحقیقات بیشتری کنید
تشکر که وقت گذاشتید و خواندید.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۱۲
Sayed Mahbub Hashimi

کلینیک ویژه

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۰۹:۴۴ ق.ظ

پزشکی تعریف می‌کرد که:
چند روز پیش یکی از همکاران تصویری از یک برگه دفترچه بیمه برایم فرستاد که روی آن با خط نستعلیق یک بیت شعر زیبا خطاطی شده بود. آن بیت دلنشین این بیت بود:


دکتر این بار برایم نم باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس...


من دیدم عجب بیت زیبایی است لذا تصمیم گرفتم ابیاتی به آن اضافه کنم.
حاصل آن قصیده  ذیل شد نامش را هم گذاشتم کلینیک ویژه!


🏚️  کلینیک ویژه  🏚️


"دکتر این بار برایم نم باران بنویس
دو سه شب پرسه زدن توی خیابان بنویس"


دوسه روزی نه! دوسه هفته و شاید هم بیش
"سر" نهادن به در و دشت و بیابان بنویس


عکسی از این دل پژمرده برایم تو بگیر
تستی از سینه ی افسرده  یاران بنویس


اسکنی از دل ریشم بنما جانِ طبیب
عشق تجویز نما، مهر فراوان بنویس


ای حکیم از حسد و حرص تو پرهیزم ده
سوپی از سادگی و پاکی انسان بنویس


سایه دستی که شوم دور ز کین و نخوت
نسخه ای ناب ز بخشیدن آسان بنویس


گاهگاهی تو مرا پیش مشاور بفرست
دست برداشتن از رزق فراوان بنویس


مشی درویشی و آداب قناعت کردن
شادمان زیستن و مسلک رندان بنویس


بنویسید مرتب بروم کوه و کمر
گاهگاهی سفر نهر لواسان بنویس


یزد بِنْویس که با جمع رفیقان بروم
سفر دور نشد گردش تهران بنویس.


گر میسّر نشدم خارجه و هند و فرنگ
بهتر از چین و ختن گردش ایران بنویس.


نسخه بنویس هوایی بخورد احساسم
سایه نارون و زلف پریشان بنویس


به پریشانی احوال و دل زار نگر
طَرْف باغ و چمن و لاله و ریحان بنویس


فصل گرما چو شود توصیه کن آبتنی
کرسی و چای ذغالی به زمستان بنویس


چو بهار آید و فصل گل و بلبل گردد
سایه نسترن و صوت هَزاران بنویس


گاه تجویز نما سوی خراسان بروم
نسخه ویژه ای از شاه خراسان بنویس


ز گرانی خبرت هست حکیم دانا
لطف فرموده مرا نسخه ارزان بنویس...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۴۴
Sayed Mahbub Hashimi

پارادایم (تقلید کورکورانه)

پنجشنبه, ۱۸ شهریور ۱۴۰۰، ۰۹:۳۹ ق.ظ

دوستان عزیز سلام و درود!
بعد از مدت یک تحفه گران سنگ خدمت شما

️دوستان گرامی، پارادایم چیست؟
گروهی از دانشمندان ۵ شادی را در قفسی قرار دادند.
در بین قفس یک  شاتو و بالای شاتو یک درجن کیله گذاشتند.
هر زمانی که کدام شادی بالای شاتو می‌رفت تا کیله ها را بردارد، دانشمندان بر روی سایر شادی ها 
آب سرد می‌پاشیدند.
پس از مدتی هر وقت که یک شادی بالای شاتو می‌رفت سایرین او را لت و کوب میکردند.
مدتی بعد هیچ شادی علی‌رغم وسوسه‌ای که داشت جرات بالا رفتن از شاتو را به خود نمی‌داد.
دانشمندان تصمیم گرفتند که یکی از شادی ها را بردارند و با یک شادی جدید جایگزین کنند. اولین کاری که این شادی جدید انجام داد این بود که سعی کرد تا بالای شاتو برود، که بلافاصله توسط سایرین مورد ضرب قرار گرفت.
پس از چندبار لت خوردن شادی جدید با این که نمی‌دانست چرا، اما یاد گرفت که بالای شاتو نرود.
شادی دومی جایگزین گردید و همان اتفاق تکرار شد. شادی جدید اول هم در لت کردن شادی جدید دوم شرکت میکرد. سومین شادی هم جایگزین شد و دوباره همان اتفاق (لت خوردن) تکرار گردید.
به همین ترتیب چهارمین و پنجمین شادی نیز تبدیل شدند.
آن چیزی که باقی مانده بود گروهی متشکل از ۵ شادی بوده که با این که هیچ‌گاه آب سردی بر روی آن‌ها پاشیده نشده بود، شادی را که بالای شاتو می‌رفت را لت می‌کردند.
اگر امکان داشت که از شادی ها بپرسند که چرا شادی که بالای شاتو می‌رود را لت می‌زنند شرط خواهیم بست که جواب آن‌ها این خواهد بود:
«من نمی‌دانم، این رسم ماست. همه این کار را میکنن»
این جواب به نظر شما آشنا نمی‌آید؟!
این جغرافیا نیست که جهان سومی بودن را تعیین می کند....! آدمها هستند که آن را می سازند! جهان سوم مکان نیست، شخص است. جهان سوم منم، جهان سوم تویی، جهان سوم طرز تفکر ماست، نه آن مرزهایی که داخلش زندگی می کنیم! جهان سوم جاییست که درآمد یک دعا نویس از یک برنامه نویس بیشتر است. جهان سوم جاییست که مردمش جهان سومی فکر میکنند جهان سوم جایی است که بسیاری ازمردمانش با یک  عطسه از هدف خود دست میکشند...

پارادایم نیز همان تقلید کورکورانه است
به امید آگاهی

#درس_جالب_مفهوم_شیرین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۳۹
Sayed Mahbub Hashimi